نارنجک8

چهارشنبه, ۳۰ مهر ۱۳۹۳، ۰۸:۲۰ ق.ظ

الگوهای اسلامی حجاب.4-حضرت مریم علیها السلام




مریم در شهر «ناصره» به دنیا آمده و در صومعه بنا به نذر مادر بزرگوارش حنه به خدمت مشغول بود و همواره به عبادت و نیایش با خدای متعال می‌پرداخت.

حنا (آنا)، مادر مریم و همسر عمران، یکی از شخصیتهای برجسته بنی اسرائیل، و از طرفی خواهر اشیاع، همسر زکریا، بود که به گفته تاریخ و اخبار اسلامی هیچ یک صاحب فرزند نشده بودند. روزی «حنا» زیر درختی نشسته بود پرنده ای را دید که به جوجه های خود غذا می‌داد مشاهده این محبت مادرانه آتش عشق فرزند را در دل او شعله ور ساخت و از صمیم دل از درگاه خدا تقاضای فرزند کرد و چیزی نگذشت که دعای خالصانه وی به اجابت رسید و بارد ارشد.

آنچه بیش از هر چیز، در داستان فوق مورد توجه است شخصیت معنوی مادر مریم است که در زندگی ناامید نشده و درخواست از خالق می‌کند زمانیکه انقطاع برای انسان حاصل می‌شود به یقین مقدمات اتصال به منبع فیاض فراهم خواهد شد، از سوی دیگر توجه عمیق به مسایل پیرامون خود نگرش به آفاق و آیات آفاق چیزی است که همواره مورد نظر ادیان الهی بوده است و این توجه عمیق در وجود «حنا» مشهود است در واقع او با دیدن پرندگان و غذا دادن پرنده مادر به جوجه‌ها، قدرت بی انتهای الهی را می‌بیند و از چنین خدای قدیر با توجه به باورهای خویش طلب فرزند می‌کند و خدا نیز دعای او را به اجابت می‌رساند.

در دوران بارداری حنا در مورد آینده فرزندش فکر می‌کند و چون او را با «دعا» از خدا خواسته است برای خدمتگزاری خانه خدا نذر می‌کند و می‌گوید: «ربانی نذرت لک ما فی بطنی محررا فتقبل منی انک انت السمیع العلیم»

 (آل عمران/35)


(همسر عمران گفت) پروردگارا آنچه در شکم خود دارم نذر تو می‌کنم (کردم) تا آزاد شده تو باشد پس از من بپذیر که تو شنوای دانایی. «محرر» در لغت به معنای «آزاد ساختن» است و در اصطلاح آن زمان به فرزندانی گفته می‌شد که برای خدمت در معبد تعیین می‌شدند تا نظافت و خدمات معبد را بعهده گیرند و هنگام فراغت مشغول نیایش شوند و آنها را محرر می‌گفتند چون از هرگونه خدمت به پدر و مادر آزاد بودند.

مادر پس از تولد و نامگذاری مولود او را به کنیسه (معبد) برده و خطاب به علمای یهود گفت:

[این کودک هدیه بیت‌المقدس است، سرپرستی او را یک نفر از شما به عهده بگیرد. در میان آنها گفتگو شد و هر کسی می‌خواست افتخار کفالت و سرپرستی او را به عهده داشته باشد. طی مراسم خاصی زکریا به عنوان کفیل و عهده دار وی انتخاب شد.]

مریم { تحت تربیت معنوی و روحانی زکریا، پیامبر بنی اسرائیل به رشد و بالندگی رسید. او در خانه خدا، بیت‌المقدس، همراه با پیامبر خدا، زکریا، بود و جوانه های عبودیت در گلستان وجودش می‌رویید.

رویش عبودیت
در آیه شریفه قرآن آمده است: «کلما دخل علیها زکریا المحراب وجد عندها رزقا. (آل عمران/37.)»
هرگاه زکریا وارد محراب عبادت مریم می‌شد نزد او روزی (خاص) می‌دید.

مهم و قابل توجه در این جریان مقام و عظمت یک زن است که در اثر بندگی خدا و صداقت و طهارت انسان برتر و نمونه شناخته می‌شود و مورد لطف خاص ربوبی قرار می‌گیرد.

در قرآن به صورتهای گوناگون این صفت مریم{ مورد ستایش قرار گرفته است، یکی از آیات که اشاره به صداقت مریم{ دارد و مصدق بودن وی را بیان می‌کند در سوره تحریم است که می‌فرماید:

«و مریم ابنت عمران التی احصنت فرج‌ها فنفخنا من روحنا و صدقت به کلمات رب‌ها و کتبه و کانت من القانتین.» (تحریم / 12)
(و مثل آوردن برای مؤمنین) مریم دخت عمران را، همان کسی که خود را پاکدامن نگاه داشت و در او از روح خود دمیدیم و سخنان پروردگار خود و کتابهای او را تصدیق کرد و از فرمانبرداران بود.
این آیه شریفه پس از معرفی سه زن در قرآن، مطرح شده است که دو تن از آنها برای کفر و ضلالت نمونه بودند و همسر فرعون الگو و نمونه ای برای مؤمنان است و مریم در این آیه شریفه دومین زن نمونه برای مؤمنان است.

 برخی از مفسرین می‌نویسند:
تفسیر این آیه (تحریم 11) این نیست که همسر فرعون نمونه زنان خوبست بلکه زن خوب نمونه جامعه خوب است و جامعه برین از این زن الگو می‌گیرند نه تنها زنان. ذات اقدس اله فرمود: «و ضرب الله مثلاً للذین آمنوا امرات فرعون» بلکه فرمود نمونه و الگوی مردم خوب، زن فرعون است.

در اول این سوره نیز دو زن نمونه الگو برای جامعه کفر شدند نه برای زنان کافره و این تعابیر دلالت بر میزان اهمیت اسلام بر بینش‌ها و نگرشهای افراد است نه جنسیت آنان.

پاکدامنی و طهارت روح و جسم از جمله مسائلی است که هم در مورد زنان مطرح است و هم مردان ولی با توجه به ظرافت خلقت در مورد زنان و همچنین وجود صفاتی چون جلوه گری و خود آرایی زنان که لازمه تداوم خانواده است و برای ایجاد و سلامت خانوادگی بسیار مؤثر و سازنده است، این وصف والای انسانی، پاکدامنی، بیشتر در مورد زنان مطرح می‌شود و نکوهش و ستایش همواره متوجه بانوان است.

حضرت مریم { در طهارت و پاکدامنی چنان زبانزد خاص و عام است که او را مطهره نیز می‌نامند و این طهارت نه تنها از جانب پروردگار به او عطا شده است که: «ان الله اصطفاک و طهرک» بلکه پاکی این دختر تازه به بلوغ رسیده و خاندان عمران به گونه ای است که تمامی جوانب احتیاط را مراعات می‌کند و ما به علت اختصار برخی را توضیح می‌دهیم.

در سوره مبارکه مریم آیات 16 تا 29 در مورد روحیات مریم و کیفیت بارداری وی آمده است در این آیات چند جمله وجود دارد که چهره هایی از طهارت و پاکی او را به تصویر می‌کشند که عبارتند از:

«انتبذت من اهل‌ها: »نبذ یعنی دور انداختن هر چیز حقیری که مورد اعتناء نباشد و «انتبذ من اهل‌ها» یعنی از مردم کناره گرفت و در سمت شرقی مسجد به عبادت پرداخت.
گفتنی است که این دور انداختن مردم به معنای اصطلاحی امروز نیست که بگوییم در جایی به سر می‌برد که از انسان‌ها دور بود و به عبارت دیگر «ریاضت» می‌کشید و یا «چله‌نشینی» می‌کرد!

انسان در همان اجتماعات مردمی، می‌تواند جدای از مردم پرستی و ریا زندگی کند چنانچه مفسران می‌نویسند: این تعبیر (کناره گیری از مردم) شاید اشاره به آن است که مریم به صورت متواضعانه و گمنام و خالی از هر گونه کاری که جلب توجه کند از جمع کناره گیری کرد و آن مکان از خانه خدا را برای عبادت انتخاب نمود.

پس «برای» مردم زندگی نکردن مهم است که نوعی شرک به خداست نه اینکه از مردم گریخته و در دسترس آنها نباشیم. اگر اجتماع مردم انسان را از خدا جدا کند اشکال متوجه خود شخص می‌شود نه اجتماع. بنابراین با فکر توحیدی و روحیه ای معنوی و پاک می‌توان با اجتماع همراه بود اگر چه در منزل مشغول باشیم.

«فاتحذت من دونهم ححابا» (مریم /17) پس میان خود و دیگران حجابی افکند.

 از این آیه شریفه چنین برداشت می‌شود که حفظ کردن خود از منظر دیگران می‌تواند زمینه ای برای ارتباط با معبود را فراهم سازد و پوشش ظاهری زن نه تنها برای حفظ جسم او مؤثر است بلکه برای سلامت روح او و ایجاد زمینه اتصال به خدا از طریق ارتباط با فرشتگان الهی، این رسولان رحمت، ضروری است - سخن در این نیست که آیا پوشش و حجاب در آن زمان واجب بوده است یا نه؟ و این پوشش دارای چه کیفیتی بوده است؟

 بلکه سخن این است که پس از «اتخاذ حجاب» در آیه شریفه با حرف «فاء» در «فارسلنا الی‌ها روحنا» لازمه تماس و ارتباط با ملائکه خدا را وجود حجاب می‌داند و حجاب مقدمه ای است برای صحبت با ملائکه و این حجاب هر نوع ستری می‌تواند باشد به گونه ای که او را از چشم نامحرمان جسمی و روحی بپوشاند.

پس در نتیجه عفت ظاهری (که در اثر پوشش ظاهری ایجاد می‌شود) به یقین عفت باطنی (طهارت برای تماس با مطهرین) را در پی خواهد داشت همان‌گونه که ذکر زبانی، ذکر قلبی را به دنبال می‌آورد و ذکر قلبی، ذکر زبانی را.
از این رو مریم الگو و اسوه برای همه افراد بشر است.
«قالت انی یکون لی غلام و لم یمسسنی بشر و لم اک بغیا» (مریم / 70) گفت چگونه مرا پسری است با اینکه ست بشری به من نرسیده است و بدکار نبوده ام!؟

حضرت مریم{ در این آیه شریفه، به پاکی و طهارت خویش استناد می‌کند و طهارت دائمی خود در زمینه های مختلف را یاد آور می‌شود. چگونه من صاحب پسری می‌شوم. در حالی که با هیچ بشری ازدواج نکرده که از راه حلال فرزند آورم و هیچگاه گناهکار نبوده ام و حتی در فکر گناه هم نبوده ام!

گفتنی است که در گناهکار نبودن او (در امور جنسی) به گونه ای زیبا مسائل تربیتی، اخلاقی مطرح می‌شود آنجا که در قرآن می‌فرماید: «و ما کانت امک بغیا» (مریم / 28) و (ای مریم) مادر تو که بدکاره نبود.
در این آیه شریفه همانند سازی کودک و به ویژه دختر از مادر را متذکر می‌شود. می‌فرماید مادر تو پاک بود و طهارت اخلاقی داشت تو هم باید پاک باشی که در دامان او پرورش یافتی (منظور بطن و شکم مادر است).

از طرفی «بغی» به معنای «طلب چیزی» و یا «سعی در فساد» هم آمده است و از این معانی می‌فهمیم که مریم و مادرش حتی در فکر گناه هم نبوده‌اند و تلاشی برای ورود به وادی فساد و گناه هم نداشته‌اند چون خواستن و طلب مربوط به اندیشه و احساس آدمی است و آنها از این جهت هم پاک بودند نه تنها در عمل.

از این روست که قرآن کریم سعی در رفع افتراء و تهمت نسبت به مریم می‌کند و می‌فرماید: «و مریم ابنت عمران التی احصنت فرج‌ها» دختر عمران کسی است که خود را پاکدامن نگاه داشت. (تحریم / 12)

و نیز در سوره انبیاء می‌فرماید «و التی احصنت فرج‌ها فنفخنا فیها من روحنا و جعلناها و ابن‌ها آیة للعالمین» (انبیاء / 91) و آن (زن را یاد کن) که خود را پاکدامن نگاه داشت و از روح خویش در او دمیدیم و او و پسرش را برای عالمیان آیتی قرار دادیم.

پس مریم بانوی پاکدامنی است که خداوند او را ظرف مناسبی برای مقام رسالت خویش می‌داند و برای اثبات پاکی او طفل شیرخواره را به تکلم، در می‌آورد و او را الگویی برای پاکدامنان قرار می‌دهد.

http://www.hawzah.net



نوشته شده توسط HA66 kazemi
ساخت وبلاگ در بلاگ بیان، رسانه متخصصان و اهل قلم

الگوهای اسلامی حجاب.4-حضرت مریم علیها السلام

چهارشنبه, ۳۰ مهر ۱۳۹۳، ۰۸:۲۰ ق.ظ



مریم در شهر «ناصره» به دنیا آمده و در صومعه بنا به نذر مادر بزرگوارش حنه به خدمت مشغول بود و همواره به عبادت و نیایش با خدای متعال می‌پرداخت.

حنا (آنا)، مادر مریم و همسر عمران، یکی از شخصیتهای برجسته بنی اسرائیل، و از طرفی خواهر اشیاع، همسر زکریا، بود که به گفته تاریخ و اخبار اسلامی هیچ یک صاحب فرزند نشده بودند. روزی «حنا» زیر درختی نشسته بود پرنده ای را دید که به جوجه های خود غذا می‌داد مشاهده این محبت مادرانه آتش عشق فرزند را در دل او شعله ور ساخت و از صمیم دل از درگاه خدا تقاضای فرزند کرد و چیزی نگذشت که دعای خالصانه وی به اجابت رسید و بارد ارشد.

آنچه بیش از هر چیز، در داستان فوق مورد توجه است شخصیت معنوی مادر مریم است که در زندگی ناامید نشده و درخواست از خالق می‌کند زمانیکه انقطاع برای انسان حاصل می‌شود به یقین مقدمات اتصال به منبع فیاض فراهم خواهد شد، از سوی دیگر توجه عمیق به مسایل پیرامون خود نگرش به آفاق و آیات آفاق چیزی است که همواره مورد نظر ادیان الهی بوده است و این توجه عمیق در وجود «حنا» مشهود است در واقع او با دیدن پرندگان و غذا دادن پرنده مادر به جوجه‌ها، قدرت بی انتهای الهی را می‌بیند و از چنین خدای قدیر با توجه به باورهای خویش طلب فرزند می‌کند و خدا نیز دعای او را به اجابت می‌رساند.

در دوران بارداری حنا در مورد آینده فرزندش فکر می‌کند و چون او را با «دعا» از خدا خواسته است برای خدمتگزاری خانه خدا نذر می‌کند و می‌گوید: «ربانی نذرت لک ما فی بطنی محررا فتقبل منی انک انت السمیع العلیم»

 (آل عمران/35)


(همسر عمران گفت) پروردگارا آنچه در شکم خود دارم نذر تو می‌کنم (کردم) تا آزاد شده تو باشد پس از من بپذیر که تو شنوای دانایی. «محرر» در لغت به معنای «آزاد ساختن» است و در اصطلاح آن زمان به فرزندانی گفته می‌شد که برای خدمت در معبد تعیین می‌شدند تا نظافت و خدمات معبد را بعهده گیرند و هنگام فراغت مشغول نیایش شوند و آنها را محرر می‌گفتند چون از هرگونه خدمت به پدر و مادر آزاد بودند.

مادر پس از تولد و نامگذاری مولود او را به کنیسه (معبد) برده و خطاب به علمای یهود گفت:

[این کودک هدیه بیت‌المقدس است، سرپرستی او را یک نفر از شما به عهده بگیرد. در میان آنها گفتگو شد و هر کسی می‌خواست افتخار کفالت و سرپرستی او را به عهده داشته باشد. طی مراسم خاصی زکریا به عنوان کفیل و عهده دار وی انتخاب شد.]

مریم { تحت تربیت معنوی و روحانی زکریا، پیامبر بنی اسرائیل به رشد و بالندگی رسید. او در خانه خدا، بیت‌المقدس، همراه با پیامبر خدا، زکریا، بود و جوانه های عبودیت در گلستان وجودش می‌رویید.

رویش عبودیت
در آیه شریفه قرآن آمده است: «کلما دخل علیها زکریا المحراب وجد عندها رزقا. (آل عمران/37.)»
هرگاه زکریا وارد محراب عبادت مریم می‌شد نزد او روزی (خاص) می‌دید.

مهم و قابل توجه در این جریان مقام و عظمت یک زن است که در اثر بندگی خدا و صداقت و طهارت انسان برتر و نمونه شناخته می‌شود و مورد لطف خاص ربوبی قرار می‌گیرد.

در قرآن به صورتهای گوناگون این صفت مریم{ مورد ستایش قرار گرفته است، یکی از آیات که اشاره به صداقت مریم{ دارد و مصدق بودن وی را بیان می‌کند در سوره تحریم است که می‌فرماید:

«و مریم ابنت عمران التی احصنت فرج‌ها فنفخنا من روحنا و صدقت به کلمات رب‌ها و کتبه و کانت من القانتین.» (تحریم / 12)
(و مثل آوردن برای مؤمنین) مریم دخت عمران را، همان کسی که خود را پاکدامن نگاه داشت و در او از روح خود دمیدیم و سخنان پروردگار خود و کتابهای او را تصدیق کرد و از فرمانبرداران بود.
این آیه شریفه پس از معرفی سه زن در قرآن، مطرح شده است که دو تن از آنها برای کفر و ضلالت نمونه بودند و همسر فرعون الگو و نمونه ای برای مؤمنان است و مریم در این آیه شریفه دومین زن نمونه برای مؤمنان است.

 برخی از مفسرین می‌نویسند:
تفسیر این آیه (تحریم 11) این نیست که همسر فرعون نمونه زنان خوبست بلکه زن خوب نمونه جامعه خوب است و جامعه برین از این زن الگو می‌گیرند نه تنها زنان. ذات اقدس اله فرمود: «و ضرب الله مثلاً للذین آمنوا امرات فرعون» بلکه فرمود نمونه و الگوی مردم خوب، زن فرعون است.

در اول این سوره نیز دو زن نمونه الگو برای جامعه کفر شدند نه برای زنان کافره و این تعابیر دلالت بر میزان اهمیت اسلام بر بینش‌ها و نگرشهای افراد است نه جنسیت آنان.

پاکدامنی و طهارت روح و جسم از جمله مسائلی است که هم در مورد زنان مطرح است و هم مردان ولی با توجه به ظرافت خلقت در مورد زنان و همچنین وجود صفاتی چون جلوه گری و خود آرایی زنان که لازمه تداوم خانواده است و برای ایجاد و سلامت خانوادگی بسیار مؤثر و سازنده است، این وصف والای انسانی، پاکدامنی، بیشتر در مورد زنان مطرح می‌شود و نکوهش و ستایش همواره متوجه بانوان است.

حضرت مریم { در طهارت و پاکدامنی چنان زبانزد خاص و عام است که او را مطهره نیز می‌نامند و این طهارت نه تنها از جانب پروردگار به او عطا شده است که: «ان الله اصطفاک و طهرک» بلکه پاکی این دختر تازه به بلوغ رسیده و خاندان عمران به گونه ای است که تمامی جوانب احتیاط را مراعات می‌کند و ما به علت اختصار برخی را توضیح می‌دهیم.

در سوره مبارکه مریم آیات 16 تا 29 در مورد روحیات مریم و کیفیت بارداری وی آمده است در این آیات چند جمله وجود دارد که چهره هایی از طهارت و پاکی او را به تصویر می‌کشند که عبارتند از:

«انتبذت من اهل‌ها: »نبذ یعنی دور انداختن هر چیز حقیری که مورد اعتناء نباشد و «انتبذ من اهل‌ها» یعنی از مردم کناره گرفت و در سمت شرقی مسجد به عبادت پرداخت.
گفتنی است که این دور انداختن مردم به معنای اصطلاحی امروز نیست که بگوییم در جایی به سر می‌برد که از انسان‌ها دور بود و به عبارت دیگر «ریاضت» می‌کشید و یا «چله‌نشینی» می‌کرد!

انسان در همان اجتماعات مردمی، می‌تواند جدای از مردم پرستی و ریا زندگی کند چنانچه مفسران می‌نویسند: این تعبیر (کناره گیری از مردم) شاید اشاره به آن است که مریم به صورت متواضعانه و گمنام و خالی از هر گونه کاری که جلب توجه کند از جمع کناره گیری کرد و آن مکان از خانه خدا را برای عبادت انتخاب نمود.

پس «برای» مردم زندگی نکردن مهم است که نوعی شرک به خداست نه اینکه از مردم گریخته و در دسترس آنها نباشیم. اگر اجتماع مردم انسان را از خدا جدا کند اشکال متوجه خود شخص می‌شود نه اجتماع. بنابراین با فکر توحیدی و روحیه ای معنوی و پاک می‌توان با اجتماع همراه بود اگر چه در منزل مشغول باشیم.

«فاتحذت من دونهم ححابا» (مریم /17) پس میان خود و دیگران حجابی افکند.

 از این آیه شریفه چنین برداشت می‌شود که حفظ کردن خود از منظر دیگران می‌تواند زمینه ای برای ارتباط با معبود را فراهم سازد و پوشش ظاهری زن نه تنها برای حفظ جسم او مؤثر است بلکه برای سلامت روح او و ایجاد زمینه اتصال به خدا از طریق ارتباط با فرشتگان الهی، این رسولان رحمت، ضروری است - سخن در این نیست که آیا پوشش و حجاب در آن زمان واجب بوده است یا نه؟ و این پوشش دارای چه کیفیتی بوده است؟

 بلکه سخن این است که پس از «اتخاذ حجاب» در آیه شریفه با حرف «فاء» در «فارسلنا الی‌ها روحنا» لازمه تماس و ارتباط با ملائکه خدا را وجود حجاب می‌داند و حجاب مقدمه ای است برای صحبت با ملائکه و این حجاب هر نوع ستری می‌تواند باشد به گونه ای که او را از چشم نامحرمان جسمی و روحی بپوشاند.

پس در نتیجه عفت ظاهری (که در اثر پوشش ظاهری ایجاد می‌شود) به یقین عفت باطنی (طهارت برای تماس با مطهرین) را در پی خواهد داشت همان‌گونه که ذکر زبانی، ذکر قلبی را به دنبال می‌آورد و ذکر قلبی، ذکر زبانی را.
از این رو مریم الگو و اسوه برای همه افراد بشر است.
«قالت انی یکون لی غلام و لم یمسسنی بشر و لم اک بغیا» (مریم / 70) گفت چگونه مرا پسری است با اینکه ست بشری به من نرسیده است و بدکار نبوده ام!؟

حضرت مریم{ در این آیه شریفه، به پاکی و طهارت خویش استناد می‌کند و طهارت دائمی خود در زمینه های مختلف را یاد آور می‌شود. چگونه من صاحب پسری می‌شوم. در حالی که با هیچ بشری ازدواج نکرده که از راه حلال فرزند آورم و هیچگاه گناهکار نبوده ام و حتی در فکر گناه هم نبوده ام!

گفتنی است که در گناهکار نبودن او (در امور جنسی) به گونه ای زیبا مسائل تربیتی، اخلاقی مطرح می‌شود آنجا که در قرآن می‌فرماید: «و ما کانت امک بغیا» (مریم / 28) و (ای مریم) مادر تو که بدکاره نبود.
در این آیه شریفه همانند سازی کودک و به ویژه دختر از مادر را متذکر می‌شود. می‌فرماید مادر تو پاک بود و طهارت اخلاقی داشت تو هم باید پاک باشی که در دامان او پرورش یافتی (منظور بطن و شکم مادر است).

از طرفی «بغی» به معنای «طلب چیزی» و یا «سعی در فساد» هم آمده است و از این معانی می‌فهمیم که مریم و مادرش حتی در فکر گناه هم نبوده‌اند و تلاشی برای ورود به وادی فساد و گناه هم نداشته‌اند چون خواستن و طلب مربوط به اندیشه و احساس آدمی است و آنها از این جهت هم پاک بودند نه تنها در عمل.

از این روست که قرآن کریم سعی در رفع افتراء و تهمت نسبت به مریم می‌کند و می‌فرماید: «و مریم ابنت عمران التی احصنت فرج‌ها» دختر عمران کسی است که خود را پاکدامن نگاه داشت. (تحریم / 12)

و نیز در سوره انبیاء می‌فرماید «و التی احصنت فرج‌ها فنفخنا فیها من روحنا و جعلناها و ابن‌ها آیة للعالمین» (انبیاء / 91) و آن (زن را یاد کن) که خود را پاکدامن نگاه داشت و از روح خویش در او دمیدیم و او و پسرش را برای عالمیان آیتی قرار دادیم.

پس مریم بانوی پاکدامنی است که خداوند او را ظرف مناسبی برای مقام رسالت خویش می‌داند و برای اثبات پاکی او طفل شیرخواره را به تکلم، در می‌آورد و او را الگویی برای پاکدامنان قرار می‌دهد.

http://www.hawzah.net

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۳/۰۷/۳۰
HA66 kazemi

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی