نارنجک8

چهارشنبه, ۵ آذر ۱۳۹۳، ۱۱:۴۰ ق.ظ

روابطی به شیرینی زهرمار


ارتباط و برخورد پسران و دختران، امری اجتناب ناپذیر است زیرا بدیهی است که در جامعه، کوچه و خیابان، هنگام خرید و هنگام معاشرت ها و... نمی شود دیوار و حائلی بین دو جنس کشید. متاسفانه در دهه اخیر روابط نامتعارف میان دختر و پسر در کشور ما همواره به صورت یک مسأله و معضل اجتماعی مطرح بوده و والدین و مسؤولان مدارس پیوسته در این چالش قرار گرفته اند که چگونه بایستی از ایجاد و گسترش روابط نامتعارف بین دختر و پسر تا رسیدن به زمان مناسب برای ازدواج جلوگیری کنند و همچنین برای والدین آنها به خصوص اولیاء دختران این سؤال دائم در ذهن آنها تداعی می کند که چگونه بایستی بیندیشند تا نوجوانان به شکل غیرمتعارف با افراد غیر همجنس ارتباط برقرار ننمایند.

با این مقدمه ضرورت ارائه این بحث برای سلامت جامعه و خانواده ایرانی امری ضروری و لازم است ولی باید به این واقعیت اذعان کرد که با توجه به پیچیدگی موضوع این بحث می تواند از زوایای گوناگون مورد نقد و بررسی قرار گیرد.

ابتدا اگر تعریفی از ارتباط داشته باشیم می توان ارتباط را فرآیندی دانست که طی آن اطلاعات، معانی و احساسات از طریق پیام های کلامی و غیر کلامی با دیگران در میان گذارده می شود. قابل ذکر است که در تمام انواع روابط انسانی مانند رابطه اقتصادی، خانوادگی و اجتماعی و غیره وجود عقد و پیمان امر ضروری است، زیرا طرفین را در مقابل یکدیگر متعهد و مسؤولیت پذیر می کند و از طرفی عقد و پیمان حد و مرز بین ارتباطات را معین و مشخص می سازد.

در تعریف ارتباط دختر و پسر این ارتباط از نوع ارتباطات بین فردی است و از منظر دیدگاه عقل و از دیدگاه عرفی و همچنین بر مبنای نظریه های جامعه شناختی و روان شناختی، سه دیدگاه در باره رابطه دختر و پسر وجود دارد:

1. دیدگاه افراطی؛ در این نگرش، هر گونه ارتباطی با جنس مخالف، آزاد و بدون مانع است(رویکرد لیبرالیستی).

2. دیدگاه تفریطی؛ بر پایه این رویکرد، هر گونه ارتباط و پیوند با جنس مخالف، مردود و مورد نکوهش می باشد. این دیدگاه، نقطه مقابل دیدگاه افراطی است.

راسل می گوید: «پدران کلیسا از ازدواج به زشت‌ ترین صورت یاد کرده اند. هدف ریاضت این بوده که مردان را متقی سازد. بنابراین، می‌گفتند: ازدواج که عمل پستی شمرده می شد، بایستی منحدم شود».

3. دیدگاه اعتدالی؛ بر اساس این دیدگاه، نه آزادی مطلق و رها پذیرفته شده است و نه محدودیت و منع هر گونه رابطه؛ بلکه ارتباط بین دو جنس مخالف، در یک چهارچوب مشخص، تعریف شده است.

ارتباط مجاز، ارتباطی است حداقلی و به دور از هر گونه انگیزه شهوی و عاطفی و رابطه ای است که در آن، نفس رابطه مقصود نباشد و نگاه دو جنس به هم، نگاه انسانی باشد و نه جنسیتی. دیدگاه اسلام، ناظر به نگرش سوم، یعنی دیدگاه اعتدالی است.

تعالیم انسان ساز اسلام، این نوع روابط  جنسیتی را نهی می کند نه اینکه زنان و دختران را از جامعه طرد نماید و از هر نوع حضور و فعالیت های آنان و برخورد و ارتباط زنان و مردان جلوگیری کند. اسلام، حفظ حریم میان زن و مرد، عفت و حیاء را مورد تأکید قرار می دهد.

هنگامی که از روابط دختران و پسران به عنوان معضل اجتماعی و آسیب زا یاد می شود، منظور رابطه ای است غیر عادی و ناپخته ،صمیمانه و گرم و اغلب پنهانی که  به دور از هرگونه شناخت کافی بوده و به صورت هیجانی، تخیلات و رؤیاهای غیرواقعی صورت می گیرد و نگاه آن دو به هم، نگاه جنسیتی باشد؛ نه نگاه پاک انسانی و اغلب از طریق دیدارهای مخفیانه، رد و بدل کردن نامه، تلفن و ... ایجاد می گردد. تجربه نشان داده است این گونه ارتباطات به سمت توسعه پیش می روند و کمتر حد و مرز شخصی را دارا هستند پس نتیجه می توان گرفت این گونه ارتباطات بندرت در یک سطح متوقف می شوند و غالباً رو به توسعه و گسترش هستند و باعث ایجاد وابستگی متقابل در افراد می شوند و بهداشت روانی جوانان بخصوص سلامت روانی و سازگاری فرد خانوادگی و اجتماعی آنان را بشدت تهدید می کند.


دختران و پسرانی که به منظور جلب توجه جنس مخالف و با هدف دوست یابی از بین آنان، ساعت ها در خیابان ها و اماکن عمومی از گوشه ای به گوشه دیگر می روند و بدون اینکه به روشنی بدانند به دنبال چه چیزی هستند، وقت و انرژی خود را تلف می کنند. گاهی اوقات افرادی مانند خود را می یابند و روابط نامتعادلی برقرار می کنند، لکن در نهایت با احساس سرخوردگی و بیهودگی و نیز احساس بیزاری از خود به خانه باز می گردند.

برخی از ماا ایرانیان، در این باب دچار افراط،  شده ایم و راه را خطا رفته، و متعاقب آن نا امنی های اجتماعی متعددی را فراهم آورده ایم که به نوعی هریک از اعضای جامعه با آن دست وپنجه نرم می کنند و در گردابی که هر روز بیش از پیش، شدید تر و مهلک تر می گردد فرو رفته و سرگردان می گردیم.

زمینه ها و راهکارهای پیشگیرانه:

-یک عامل بسیار مهم در ایجاد چنین روابطی، وجود زمینه ای اجتماعی و گاه پنهان در میان جوانان است. اگر در جامعه جوان چنین افکاری رایج شود که داشتن دوست پسر و یا دوست دختر، نشانه قدرت و جاذبه اجتماعی است و یا این اندیشه که داشتن چنین روابط، نشانه بزرگ شدن است و یا پیدا کردن دوست برای یکدیگر را بخشی از پیمان دوستی به شمار آورند، روز به روز بر میزان این روابط افزوده خواهد شد. برای رهایی از این زمینه فساد راهکارهایی وجود دارد که عبارتند از:

الف ـ اصلاح فرهنگ جامعه: اگر چنین افکاری در جامعه رسوخ کرده باشد بر مسئولین فرهنگی جامعه واجب است که تمام امکانات و تلاش خود را در اصلاح فرهنگ جامعه به کار بگیرند زیرا تا فرهنگ سازی درست صورت نگیرد خورده کارها نتیجه مطلوب را به همراه نخواهد داشت.

ب ـ دقت در انتخاب همنشین: باید راههای صحیح دوست یابی را آموزش داد تا جوانان با دید باز و اندیشمندانه همنشین و دوست خود را انتخاب نمایند زیرا رسول خدا(ص)می فرمایند: «دین و منش هر شخصی، متناسب با دوست و همراه است.»

- تفاوت جامعه ای که روابط جنسی را به محیط خانوادگی و کادر ازدواج قانونی محدود می کند با اجتماعی که روابط آزاد در آن اجازه داده می شود این است که ازدواج در اجتماع اول، پایان انتظار و محرومیت و در اجتماع دوم، آغاز محرومیت و محدودیت است. در سیستم روابط آزاد جنسی، پیمان ازدواج به دوران آزادی دختر و پسر خاتمه می دهد و آن ها را ملزم می سازد که به یکدیگر وفادار باشند و در سیستم اسلامی به محرومیت و انتظار آنان پایان می بخشد. تا زمانی که دختر و پسر جوان این نیاز فطری را از راه ازدواج تأمین نکرده و به آرامش روانی نرسیده باشند در معرض خطر هستند لذا رسول خدا(ص)فرمود: آن کس که ازدواج کند نیمی از دینش را حفظ کرده است».

-آنچه موجب فلج کردن نیروی اجتماعی است، آلوده کردن محیط کار به لذت جویی های شهوانی است. زیرا از طرفی شخصیت و کرامت زن را در حد یک کالا برای کام جویی مردان تنزل می دهد و امنیت روانی لازم را برای فعالیت اجتماعی او از بین می برد، و از طرف دیگر مردان، تمرکز حواس و دقت کافی را برای کارهای خود ندارند. هر چه روابط دختر و پسر ضابطه مندتر شود و جامعه از تحریکات شهوانی و جلوه گری های جنسی دور گردد، اجتماع سالم تر خواهد شد و افراد جامعه بهتر به کار خود رسیدگی کرده، جوانان در محیط کار، درس و دانشگاه راحت تر خواهند بود و به پیشرفت های بیشتری خواهند رسید.

- جوانان به محبت، برقراری صمیمیت، تنوع، تفریح و هر چیزی که شور و نشاط آنان را حفظ کند، هستند. اگر والدین و جامعه  این نیازها را تأمین نکنند، خود او دست به کار می شود و از آنجا که معمولاً جوانان شتابزده و ناپخته عمل می کنند، از هر طریقی برای رفع نیاز خود اقدام می کنند. نکته دیگری که باید به آن توجه داشت، پرهیز از بیکاری است. والدین باید برای اوقات فراغت جوانان خود برنامه داشته باشند. فعالیت های اجتماعی، فرهنگی، ورزشی و تفریحی علاوه بر اینکه آنها را از بسیاری از فسادها حفظ می کنند، در رشد ابعاد مختلف جوان مؤثر است.



نوشته شده توسط HA66 kazemi
ساخت وبلاگ در بلاگ بیان، رسانه متخصصان و اهل قلم

روابطی به شیرینی زهرمار

چهارشنبه, ۵ آذر ۱۳۹۳، ۱۱:۴۰ ق.ظ


ارتباط و برخورد پسران و دختران، امری اجتناب ناپذیر است زیرا بدیهی است که در جامعه، کوچه و خیابان، هنگام خرید و هنگام معاشرت ها و... نمی شود دیوار و حائلی بین دو جنس کشید. متاسفانه در دهه اخیر روابط نامتعارف میان دختر و پسر در کشور ما همواره به صورت یک مسأله و معضل اجتماعی مطرح بوده و والدین و مسؤولان مدارس پیوسته در این چالش قرار گرفته اند که چگونه بایستی از ایجاد و گسترش روابط نامتعارف بین دختر و پسر تا رسیدن به زمان مناسب برای ازدواج جلوگیری کنند و همچنین برای والدین آنها به خصوص اولیاء دختران این سؤال دائم در ذهن آنها تداعی می کند که چگونه بایستی بیندیشند تا نوجوانان به شکل غیرمتعارف با افراد غیر همجنس ارتباط برقرار ننمایند.

با این مقدمه ضرورت ارائه این بحث برای سلامت جامعه و خانواده ایرانی امری ضروری و لازم است ولی باید به این واقعیت اذعان کرد که با توجه به پیچیدگی موضوع این بحث می تواند از زوایای گوناگون مورد نقد و بررسی قرار گیرد.

ابتدا اگر تعریفی از ارتباط داشته باشیم می توان ارتباط را فرآیندی دانست که طی آن اطلاعات، معانی و احساسات از طریق پیام های کلامی و غیر کلامی با دیگران در میان گذارده می شود. قابل ذکر است که در تمام انواع روابط انسانی مانند رابطه اقتصادی، خانوادگی و اجتماعی و غیره وجود عقد و پیمان امر ضروری است، زیرا طرفین را در مقابل یکدیگر متعهد و مسؤولیت پذیر می کند و از طرفی عقد و پیمان حد و مرز بین ارتباطات را معین و مشخص می سازد.

در تعریف ارتباط دختر و پسر این ارتباط از نوع ارتباطات بین فردی است و از منظر دیدگاه عقل و از دیدگاه عرفی و همچنین بر مبنای نظریه های جامعه شناختی و روان شناختی، سه دیدگاه در باره رابطه دختر و پسر وجود دارد:

1. دیدگاه افراطی؛ در این نگرش، هر گونه ارتباطی با جنس مخالف، آزاد و بدون مانع است(رویکرد لیبرالیستی).

2. دیدگاه تفریطی؛ بر پایه این رویکرد، هر گونه ارتباط و پیوند با جنس مخالف، مردود و مورد نکوهش می باشد. این دیدگاه، نقطه مقابل دیدگاه افراطی است.

راسل می گوید: «پدران کلیسا از ازدواج به زشت‌ ترین صورت یاد کرده اند. هدف ریاضت این بوده که مردان را متقی سازد. بنابراین، می‌گفتند: ازدواج که عمل پستی شمرده می شد، بایستی منحدم شود».

3. دیدگاه اعتدالی؛ بر اساس این دیدگاه، نه آزادی مطلق و رها پذیرفته شده است و نه محدودیت و منع هر گونه رابطه؛ بلکه ارتباط بین دو جنس مخالف، در یک چهارچوب مشخص، تعریف شده است.

ارتباط مجاز، ارتباطی است حداقلی و به دور از هر گونه انگیزه شهوی و عاطفی و رابطه ای است که در آن، نفس رابطه مقصود نباشد و نگاه دو جنس به هم، نگاه انسانی باشد و نه جنسیتی. دیدگاه اسلام، ناظر به نگرش سوم، یعنی دیدگاه اعتدالی است.

تعالیم انسان ساز اسلام، این نوع روابط  جنسیتی را نهی می کند نه اینکه زنان و دختران را از جامعه طرد نماید و از هر نوع حضور و فعالیت های آنان و برخورد و ارتباط زنان و مردان جلوگیری کند. اسلام، حفظ حریم میان زن و مرد، عفت و حیاء را مورد تأکید قرار می دهد.

هنگامی که از روابط دختران و پسران به عنوان معضل اجتماعی و آسیب زا یاد می شود، منظور رابطه ای است غیر عادی و ناپخته ،صمیمانه و گرم و اغلب پنهانی که  به دور از هرگونه شناخت کافی بوده و به صورت هیجانی، تخیلات و رؤیاهای غیرواقعی صورت می گیرد و نگاه آن دو به هم، نگاه جنسیتی باشد؛ نه نگاه پاک انسانی و اغلب از طریق دیدارهای مخفیانه، رد و بدل کردن نامه، تلفن و ... ایجاد می گردد. تجربه نشان داده است این گونه ارتباطات به سمت توسعه پیش می روند و کمتر حد و مرز شخصی را دارا هستند پس نتیجه می توان گرفت این گونه ارتباطات بندرت در یک سطح متوقف می شوند و غالباً رو به توسعه و گسترش هستند و باعث ایجاد وابستگی متقابل در افراد می شوند و بهداشت روانی جوانان بخصوص سلامت روانی و سازگاری فرد خانوادگی و اجتماعی آنان را بشدت تهدید می کند.


دختران و پسرانی که به منظور جلب توجه جنس مخالف و با هدف دوست یابی از بین آنان، ساعت ها در خیابان ها و اماکن عمومی از گوشه ای به گوشه دیگر می روند و بدون اینکه به روشنی بدانند به دنبال چه چیزی هستند، وقت و انرژی خود را تلف می کنند. گاهی اوقات افرادی مانند خود را می یابند و روابط نامتعادلی برقرار می کنند، لکن در نهایت با احساس سرخوردگی و بیهودگی و نیز احساس بیزاری از خود به خانه باز می گردند.

برخی از ماا ایرانیان، در این باب دچار افراط،  شده ایم و راه را خطا رفته، و متعاقب آن نا امنی های اجتماعی متعددی را فراهم آورده ایم که به نوعی هریک از اعضای جامعه با آن دست وپنجه نرم می کنند و در گردابی که هر روز بیش از پیش، شدید تر و مهلک تر می گردد فرو رفته و سرگردان می گردیم.

زمینه ها و راهکارهای پیشگیرانه:

-یک عامل بسیار مهم در ایجاد چنین روابطی، وجود زمینه ای اجتماعی و گاه پنهان در میان جوانان است. اگر در جامعه جوان چنین افکاری رایج شود که داشتن دوست پسر و یا دوست دختر، نشانه قدرت و جاذبه اجتماعی است و یا این اندیشه که داشتن چنین روابط، نشانه بزرگ شدن است و یا پیدا کردن دوست برای یکدیگر را بخشی از پیمان دوستی به شمار آورند، روز به روز بر میزان این روابط افزوده خواهد شد. برای رهایی از این زمینه فساد راهکارهایی وجود دارد که عبارتند از:

الف ـ اصلاح فرهنگ جامعه: اگر چنین افکاری در جامعه رسوخ کرده باشد بر مسئولین فرهنگی جامعه واجب است که تمام امکانات و تلاش خود را در اصلاح فرهنگ جامعه به کار بگیرند زیرا تا فرهنگ سازی درست صورت نگیرد خورده کارها نتیجه مطلوب را به همراه نخواهد داشت.

ب ـ دقت در انتخاب همنشین: باید راههای صحیح دوست یابی را آموزش داد تا جوانان با دید باز و اندیشمندانه همنشین و دوست خود را انتخاب نمایند زیرا رسول خدا(ص)می فرمایند: «دین و منش هر شخصی، متناسب با دوست و همراه است.»

- تفاوت جامعه ای که روابط جنسی را به محیط خانوادگی و کادر ازدواج قانونی محدود می کند با اجتماعی که روابط آزاد در آن اجازه داده می شود این است که ازدواج در اجتماع اول، پایان انتظار و محرومیت و در اجتماع دوم، آغاز محرومیت و محدودیت است. در سیستم روابط آزاد جنسی، پیمان ازدواج به دوران آزادی دختر و پسر خاتمه می دهد و آن ها را ملزم می سازد که به یکدیگر وفادار باشند و در سیستم اسلامی به محرومیت و انتظار آنان پایان می بخشد. تا زمانی که دختر و پسر جوان این نیاز فطری را از راه ازدواج تأمین نکرده و به آرامش روانی نرسیده باشند در معرض خطر هستند لذا رسول خدا(ص)فرمود: آن کس که ازدواج کند نیمی از دینش را حفظ کرده است».

-آنچه موجب فلج کردن نیروی اجتماعی است، آلوده کردن محیط کار به لذت جویی های شهوانی است. زیرا از طرفی شخصیت و کرامت زن را در حد یک کالا برای کام جویی مردان تنزل می دهد و امنیت روانی لازم را برای فعالیت اجتماعی او از بین می برد، و از طرف دیگر مردان، تمرکز حواس و دقت کافی را برای کارهای خود ندارند. هر چه روابط دختر و پسر ضابطه مندتر شود و جامعه از تحریکات شهوانی و جلوه گری های جنسی دور گردد، اجتماع سالم تر خواهد شد و افراد جامعه بهتر به کار خود رسیدگی کرده، جوانان در محیط کار، درس و دانشگاه راحت تر خواهند بود و به پیشرفت های بیشتری خواهند رسید.

- جوانان به محبت، برقراری صمیمیت، تنوع، تفریح و هر چیزی که شور و نشاط آنان را حفظ کند، هستند. اگر والدین و جامعه  این نیازها را تأمین نکنند، خود او دست به کار می شود و از آنجا که معمولاً جوانان شتابزده و ناپخته عمل می کنند، از هر طریقی برای رفع نیاز خود اقدام می کنند. نکته دیگری که باید به آن توجه داشت، پرهیز از بیکاری است. والدین باید برای اوقات فراغت جوانان خود برنامه داشته باشند. فعالیت های اجتماعی، فرهنگی، ورزشی و تفریحی علاوه بر اینکه آنها را از بسیاری از فسادها حفظ می کنند، در رشد ابعاد مختلف جوان مؤثر است.

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۳/۰۹/۰۵
HA66 kazemi

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی