دوستی و رفاقت در سیره ی شهدا
سیزده یار آسمانی
شهید عباس پیکری
نفر اول که شروع به استفراغ کرد، پانزده نفر دیگر گفتند: « تو شیمیایی شده ای، نمی توانی در عملیات شرکت کنی! »
بیچاره نفر اول از غصّه در حال دق کردن بود، چند ماه آموزش و انتظار برای
امشب که عملیات است، ولی حالا باید به عقب برود. چند دقیقه بعد نفر دوم
گفت: « چشمانم می سوزد، معده ام. »
چهارده نفر باقیمانده گفتند: « برو عقب. »
همین طور گذشت تا اینکه هر شانزده نفر به عقب منتقل شدند و از شرکت در
عملیات محروم ماندند. دو ماه بعد هر شانزده نفر افراد گروه در عملیات
کربلای 5 شرکت کردند و جز سه نفر بقیه به دوست رسیدند! شهید محمد ادهمیان،
شهید محمد حلقی، شهید جواد ( مازیار ) فتحی، شهید احمدرضا نبی نژاد، شهید
ابراهیم اخوان و... (1)