۴۱ مطلب در آبان ۱۳۹۳ ثبت شده است



معمولاً آدمی در انجام امور روزمره و بدیهی که منطبق با نیازهای غریزی و حفظ بقاست . از خود چرایی و چگونگی آن را نمی پرسد . مسلماً اندیشمندان و اهل تفکر که در تمام امور غور می کنند و به خود جسارت پرسش از بدیهیات نیز می دهند ، از این امر مستثنی هستند . اما انجام چه اموری است که پرسش عامه مردم را بر می انگیزاند . وقتی کمه آدمی با امری غیر عادی رو به رو می شود ، غریزه پرسش بیدار می شود . مثلاً کارمندی که هر روز صبح رأس ساعتی معین بر سر کار حاضر می شده ، اگر روزی به او بگویند که به وجود وی در اداره نیازی ندارند ، فوراً می پرسد ، چرا‌؟‌بنابراین مواجهه با امری غیر عادی ، آدمی را به پرسش وا می دارد و معمولاً آنچه بر اثر عرف و عادت و سنت صورت می گیرد . امری عادی و بی نیاز از پرسش است .

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۵ آبان ۹۳ ، ۱۰:۱۴
HA66 kazemi





در آخرین سفر حج پیامبر اسلام(ص) که به حج وداع معروف شده، تعداد زیادی از مسلمان ها ایشان را همراهی می کردند و طبیعتاً از فرصت به وجود آمده برای پرسش سؤال هایشان از آن حضرت(ص) بهره می بردند. در این بین یکی از زنهای مسلمان خدمت ایشان رفت تا مطلبی از ایشان بپرسد. در همین حال یکی از یاران پیامبر(ص) به نام فضل بن عباس پشت سر ایشان نشسته بود. پیامبر(ص) در حالی که به سؤال آن زن جواب می دادند متوجه شدند نگاه آن زن و فضل به هم گره خورده و چشم به چشم هم دوخته اند. حضرت(ص) به آرامی برگشتند و دستشان را روی گونه ی فضل گذاشته و با مهربانی صورت او را برگرداندند و فرمودند: « یک زن جوان و یک مرد جوان؛ میترسم شیطان هم این وسط جای پایی باز کند. »

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۵ آبان ۹۳ ، ۱۰:۰۹
HA66 kazemi


یکی از مصیبت هایی که ما بر آن در محرم گریه می کنیم روضه های حضرت زینب و حرم آل الله است اما خودمان عکس گریه مان عمل می کنیم




با رسیدن ماه محرم همه مردم با حال و هوای آن خو گرفته و با شرکت در مجالس عزاداری برای مصیبت های حضرت اباعبدالله سوگواری می کنند و ارادت و عشق خود را به ساحت مقدس ایشان ابراز می دارند. حضوری که از هر قشر و عقیده و تیپ و شخصیتی در آن قرار دارند و این جلوه روز به روز پر رنگ تر می شود که امری مهم و زیبنده است و نباید در این جذب حداکثری دستگاه امام حسین مانعی ایجاد کرد.

این مهم نشان از این دارد که ما به ابعاد و اهداف قیام عاشورا آشنا و علاقمند هستیم و با شرکت در مجالس عزاداری و انجام سوگواری سعی در استفاده از  فواید عزاداری بر سید الشهدا و تقرب خود به ارزش هایی داریم که امام حسین (علیه السلام) جان خود را برای آن فدا کردند. زنده نگه داشتن اسلام. اصلاح امور امت پیامبر گرامی اسلام و امر به معروف و نهی از منکر از جمله این اهداف می باشند ما بر مصیبت هایی گریه می کنیم که برای به ثمر نشستن این اهداف به وقوع پیوستند.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۱ آبان ۹۳ ، ۱۲:۰۰
HA66 kazemi

روایت داریم که حضرت موسی به خدا می گوید که تو دور هستی که من فریاد بزنم یا نزدیکی که با تو نجوا کنم؟ خطاب می رسد که من هم نشین هستم یعنی این قدر خدا خودش را به ما نزدیک کرده تا ما خدا را حس کنیم. و شبیه او بشویم. هر کس به یاد من باشد من همیشه با او هستم.
حضرت علی اکبر

من اعتقاد دارم روزی که حضرت علی اکبر به دنیا آمدند همه گفتند که دوباره رسول الله به دنیا آمده است. امام حسین(علیه السلام) در مورد حضرت علی اکبر در روز عاشورا سه تا تعبیر آوردند. یکی اینکه صورت و خِلقتش شبیه پیامبر بود. اما آن دو تای دیگر اول نبود. دو تای دیگر بعد پیدا شد که وقتی این جوان به نقطه ی پایان زندگی اش رسید دو تا مدال کنار مدال اول به سینه اش خورد. شباهت خُلقی و منطقی به رسول الله. به تعبیر شما نوه پیامبر با خود پیامبر خیلی فاصله دارد. خدا می فرماید که ما آسمان را به خاطر پیامبر خلق کردیم.

امام حسین(علیه السلام) امام زمان آن موقع برای جوانی که فرزندش هم هست شهادت می دهد که اکبرم تو جزء شباهت خِلقت که خدا به تو عنایت کرده دو تا شباهت به پیامبر پیدا کرده ای آن هم به رسول الله که خلاصه ی عالم خلقت است.

ای جوان نه فاصله ی مکانی می تواند ما را از این قصه باز بدارد نه فاصله ی زمانی. همه ما انسان ها وقتی به دنیا آمدیم، شباهت به خدا داشتیم. فطرت الله التی فطر الناس علیها، کل مولود یولد علی الفطرة. می گویند: بچه ای که به دنیا آمده خدایی و معصوم است. رنگ خداست به پدر و مادرش کاری نداشته باشید. این بچه می تواند شباهت هایی به پیامبر پیدا بکند. همه ی هنر حضرت علی اکبر این است که شباهت خُلقی و شباهت منطقی به رسول الله دارد. خلق یعنی رفتار یعنی شاه کلید همه ی ابعاد یک فرد.

انک علی خلق عظیم. هم اعتقاداتت خیلی عجیب است هم احساس و گرایشات و رفتارت. خلق بیشتر به سیرت و رفتار می گویند. منطق هم به آن پایه ارتباط با دیگران می گویند. یعنی منطق تو احساسی و مهربان است. حضرت علی اکبر زیبا رَجَز می خواند.

من پسر رسول خدا هستم، من فرزند امیرالمومنین هستم، من فرزند فاطمه هستم، فرزند حسین هستم، من فرزند مکه و منا هستم، این استدلال خیلی منطق زیبایی دارد.

ای جوانان به راحتی می توان از وجود نازنین علی اکبر الگو گرفت و شباهت منطقی و خُلقی به این بزرگوار پیدا کرد. او که شبیه پیامبر است، ما می توانیم شبیه او باشیم. ما انسان ها کمال طلب هستیم. ما یک الگو داریم که نمره اش بیست است، امام زمانش نمره ی بیست او را امضاء کرده است. حیف نیست نمره ی بیست را کنار بگذاریم و نمره چهار و پنج را الگوی خودمان قرار بدهیم. خوب او پسر امام است و با ما فرق می کند؟ این بزرگترین وسوسه شیطان است.

بیش از 90 درصد جوانان عزادار علی اکبر هستند. علی اکبر را دوست دارد ولی دوست داشتن یک عتیقه. حضرت علی اکبر ماه و زیباست و حرف ندارد ولی از او به عنوان یک الگوی دم دستی استفاده نمی کند که صبح و شب خودش را با او تنظیم کند. الگوی دم دستی آنها یک فردی می شود که در تیم خارجی یک قیافه ی عجیبی برای خودش درست می کند یا هنر پیشه یا خواننده خارجی

یک اتفاق بدی افتاده است. من این مثال را خیلی می گویم. ما در خانه هایمان دو دسته ظروف داریم. ظروف عتیقه ای و ظروف دم دستی. ظروف عتیقه ای را خیلی دوست داریم ولی از آن استفاده نمی کنیم و در آن غذا نمی خوریم. ظروف دم دستی را خیلی دوست نداریم ولی تمام مدت از آن استفاده می کنیم. این وسوسه در زندگی ما اتفاق افتاده است که امیرالمومنین قابل دسترس نیست. حضرت فاطمه(سلام الله علیها)، علی اکبر و قاسم خیلی با ما فاصله دارند. چون خیلی فاصله دارند ما نمی توانیم مثل آنها باشیم و از آن طرف هم دوستشان داریم و تبدیل به امام عتیقه ای در زندگی ما می شوند. کدام جوان امروز با هر قیافه ای، مسلک و رفتاری است که دلش برای علی اکبر نتپد؟

بیش از 90 درصد جوانان عزادار علی اکبر هستند. علی اکبر را دوست دارند ولی دوست داشتن یک عتیقه. حضرت علی اکبر ماه و زیباست و حرف ندارد ولی از او به عنوان یک الگوی دم دستی استفاده نمی کنند که صبح و شب خودشان را با او تنظیم کنند. الگوی دم دستی آنها یک فردی می شود که در تیم خارجی یک قیافه ی عجیبی برای خودش درست می کند یا هنر پیشه یا خواننده خارجی.

میلاد حضرت محمد (ص)

جوان شجاع را همگان می‌ستایند و هیچ کس جوان ترسو را جوانی برازنده نمی‌داند. شجاعت، یکی از مولفه‌های اصلی شخصیت هر جوانی است که اوج این فضیلت را در شخصیت والای علی‌اکبر(علیه السلام) می‌بینیم.

آن حضرت، نمونه آشکار جوانی شجاع بوده است. پرورش در خاندانی که همه در شجاعت، شهره بودند، از او جوانی بی‌باک و شجاع در برابر دشمن ساخته بود.

 

علی‌اکبر، الگویی کامل برای جوانان

علی‌اکبر(علیه السلام) «ناز» جوانی را با «نیاز» به پروردگار همراه کرد و بدین‌گونه صورت زیبا را با سیرت دلربا در آمیخت. او خداوندگار ادب بود، و شور و طراوت جوانی، هرگز وی را از دایره ادب، به ویژه در برابر پدر، خارج نکرد.

این آموزگار جوان، رمز مانایی و جاودانگی را به جوانان آموخت: حق محوری، ادب و فروتنی. ادبش در برابر پدر، تنها به دلیل روابط عاطفی نبود؛ بلکه پدر را امام و مقتدای خویش می‌دانست. پدر نیز فقط بدان سبب که علی فرزند او بود، بدو عشق نمی‌ورزید؛ بلکه او را جوانی نجیب، پاک‌دامن و پرهیزکار می‌دید و از این ‌رو، او را گرامی می‌داشت. گرچه هیچ پدری نمی‌تواند حسین(علیه السلام) باشد، و هیچ جوانی علی‌اکبر(علیه السلام)؛ راه حسینی بودن و علی‌اکبر گونه بودن، به روی همه پدران و پسران باز است.

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۱ آبان ۹۳ ، ۱۱:۴۵
HA66 kazemi
                     
۲ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۱ آبان ۹۳ ، ۱۱:۴۳
HA66 kazemi



در پاسخ این سؤال باید توجه کرد که: «تسع» در عربی به معنای نٌه و تاسع و تاسوعا به معنای نهم می باشد. چنانکه «عشر» به معنای ده و عاشورا به معنای دهم می باشد.

اطلاق کلمه «عاشورا» بر دهم ماه محرم، پس از به شهادت رسیدن حضرت امام حسین و یاران آن حضرت، صورت پذیرفته است و در دوره پیش از اسلام بر دهم ماه محرم عاشورانمیگفتند.

کاروان اباعبدالله الحسین علیه السلام در روز دوم محرم به سرزمین مقدس کربلا فرود آمد و تا روز عاشورا در آن سرزمین بودند به لحاظ آن که حوادث مهم کربلا در روز نهم و دهم ماه محرم الحرام اتفاق افتاد این دو روز را برجسته تر نموده و به نام تاسوعا و عاشورا یعنی روز نهم و دهم محرم الحرام نامیدند.

ابن اثیر در کتاب «نهایه» میگوید: «عاشورا یک اسم اسلامی است» و ابن درید میگوید: «عاشورا یک اسم اسلامی» است و در دوره جاهلیت به این نام معروف نبود، (1).در «مجمع البحرین» نیز آمده است: «عاشورا یک اسم اسلامی است» آنچه پیش از به شهادت رسیدن حضرت امام حسین علیه السلام بود این بود که هم پیامبر اسلام(ص) و هم حضرت علی علیه السلام شهادت امام حسین علیه السلام را در کربلا پیشگویی کرده بودند و حتی امام حسین علیه السلام نیز شهادت خود را پیشگویی کرده بود و به برخی از پیامبران پیشین هم شهادت آن حضرت وحی شده بود، (2).ولی پیش از اسلام دهم محرم را عاشورا نمیگفتند.

ولی پس از آنکه حضرت امام حسین علیه السلام در کربلا به شهادت رسید، آن روز در میان مردم به روز عاشورا معروف گردید و شیعیان علی علیه السلام آن روز را روز عزا و عزاداری قرار دادند و در مقابل آنان بنی امیه و پیروانشان آن روز را روز جشن و سرور قرار دادند و به تدریج دشمنان شیعه درباره عاشورا احادیثی ساختند تا آن روز را با فضیلت نشان بدهند در حالی که آن روز، روز غم و اندوه است و روز مصیبت و نکبت است، روزی است که بهترین انسان را کشته‏اند، جگر رسول خدا را پاره کرده‏اند و زنان و کودکان پیامبر را به اسارت برده‏اند، آیا اینگونه روز میتواند روز مبارکی باشد؟!

 

شیخ عباس قمی در مفاتیح الجنان میگوید: روز دهم ماه محرم روز شهادت امام حسین است، روز مصیبت و حزن ائمه اطهار و شیعیان آنان است و شایسته است که شیعیان در این روز مشغول کارهای دنیوی نگردند و مشغول گریه و نوحه باشند و زیارت عاشورا بخوانند.

شیخ عباس قمی به نقل از نویسنده «شفاء الصدور» میگوید: بنی امیه روز عاشورا را مبارک میدانستند: در این روز برای خود خرید میکردند و خرید را در آن روز سنّت خود کرده بودند، آنان در این روز مراسم عید بر پا میکردند، آن روز را روزه میگرفتند و در آن روز طلب حوائج را مستحب میدانستند و برای همین درباره روز عاشورا فضایل و مناقبی ساخته‏اند و حتی دعائی هم درباره آن درست کرده‏اند که اولش این است: یا قابل توبة آدم یوم عاشورا، یا رافع ادریس الی السماء یوم عاشورا، یا مسکّن السفینة یوم عاشورا یا غیاث ابراهیم من النار یوم عاشورا. اینها را ساخته‏اند. تا امر، مشتبه شود. آنان در سخنرانیهای خود میگویند: هر نبیّ وسیله و شرفی دارد و در روز عاشورا، این شرف زیاد میشود مانند خاموش کردن آتش نمرود برای ابراهیم، قرار گرفتن سفینه نوح به کوه جودی، غرق ساختن فرعون در دریا و نجات حضرت موسی از دست فرعون، نجات حضرت عیسی از دست یهودیان.

شیخ عباس قمی در ادامه میگوید: شیخ صدوق از میثم تمار نقل کرده که میثم تمّار گفت: این امت پیامبر، فرزند پیغمبر خود را میکشند و روز عاشورا را که فرزند پیغمبر را کشته‏اند، روز مبارک قرار میدهند و این کار شدنی است و خواهد شد. راوی میگوید: به میثم گفتم: چگونه آن روز را روز مبارک قرار میدهند؟ گفت: آنان در فضیلت آن حدیث وضع میکنند و میگویند: روز عاشورا روزی است که خداوند توبه آدم را پذیرفته است با اینکه توبه آدم در ذی حجه پذیرفته شده است، آنان میگویند: در عاشورا، یونس از شکم ماهی نجات یافته است، در حالی که در ذی قعده از شکم ماهی نجات یافته است، میگویند: روز عاشورا روزی است که سفینه نوح در کوه جودی قرار گرفت در حالی که روز هیجدهم ذی حجه در کوه قرار گرفت و آنان میگویند: روز عاشورا دریا برای موسی شکافته شد در حالی که در ربیع الاول شکافته شده بود، (3).

۲ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۱ آبان ۹۳ ، ۱۱:۳۸
HA66 kazemi



اسیدت را زمین بگذار
این شهر ابوالفضلی است
گرچه تو بیگانه ای با این شهر
اصفهان من شهر فرهنگ است
تو نه اصفهانی هستی نه ایرانی
چهره ات می گوید که سلفی است
شاید هم از آنها نباشی
ولی رفتارت کاملا تکفیری است
برای نا امنی شهرم آمده ای اما
نمیدانی ،این جا شهر شهید خرازی است؟
برای چقدر پول وجدان فروخته ای؟
نمیدانم،شاید هم حسابت داعشی است
زود فرار کن،محرم از راه رسیده،
آن وقت حسابت با طایفه عباسی است
لبیک یاحسین
۲ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۷ آبان ۹۳ ، ۱۲:۳۲
HA66 kazemi
۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۵ آبان ۹۳ ، ۰۹:۱۲
HA66 kazemi


حجاب یکی از احکام اسلامی است که به‌کارگیری و رعایت آن ضامن سلامت فردی و اجتماعی خواهد بود.

با بررسی تاریخ و سرگذشت تمدن‌های گذشته درمی‌یابیم که اقوام گذشته نیز حفظ حجاب در میان مردم (خصوصاً زنان) رواج داشته و افراد جامعه آن را پذیرفته و رعایت می‌کرده‌اند.

اما در عصر حاضر که همه آن‌را به عنوان عصر پیشرفت و تکنولوژی و شکوفایی علم و تمدن می‌نامند، مخالفت‌های عجیبی با این حکم الهی و فطری صورت می‌گیرد.

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۵ آبان ۹۳ ، ۰۹:۰۷
HA66 kazemi




حجاب‌ واقعی‌ زن‌ موجب‌ حفظ حرمت‌ ومتانت‌ اوست‌ و حتی‌ نسبت‌ به‌ طمع‌ هوسبازان‌،نقش‌ باز دارنده‌ای‌ دارد و به‌ ویژه‌ حجاب‌ زنان‌جوان‌ این‌ دلالت‌ را برای‌ مردان‌ عیاش‌ وشهوتران‌ خیابانی‌ دارد که‌ من‌ زن‌ مسلمانم‌ و حلال‌و حرام‌ خداوند را رعایت‌ می‌کنم‌ و اهل‌ مجالست‌با لهو و حرام‌ نیستم‌ و حتی‌ به‌ طور معمول‌ در عرف‌مردان‌ فاسد و شهوتران‌ نیز حریم‌ زنان با حجاب‌،عفیف‌ و با غیرت‌ محفوظ است‌ و آنان‌ مورد اذیت‌و آزار قرار نمی‌گیرند.


اینگونه حجاب قانون شد

مجلس شورای اسلامی ایران در سال ۱۳۶۳ قانون مجازات اسلامی را به تصویب رساند. به موجب این قانون هرکس در معابر عمومی حجاب را رعایت نکند، به ۷۲ ضربه شلاق محکوم خواهدشد.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۵ آبان ۹۳ ، ۰۹:۰۴
HA66 kazemi